رهپویان هدایت



پیش از این هم معروف ترین معلم بودایی ها پس از دالای لاما، به جرم آزار جنسی به شاگردانش خبر ساز شد. سوگیال رینپوچه ۷۱ ساله متهم شده بود که برای خود یک حرمسرا راه انداخته و از پیروان زن و دختر خود سوء استفاده کرده است.

رهپویان هدایت: انحرافات اخلاقی میان بودائیانی که خود را بریده از دنیا و تعلقات آن می دانند نشان از دروغ بودن گفتار و رفتار آنان است. آسارام باپو، رهبر معنوی و مربی یوگا و مدیتیشن در ایالت راجستان هند است که مدعی است میلیون‌ها طرفدار در سرتاسر جهان دارد!

او به جرم انحرافات اخلاقی و به یک دختر ۱۶ ساله در سال به حبس ابد محکوم شده است. صدها پلیس و نیروی امنیتی وی را در یکی از معابدش بازداشت کردند.
این دختر نوجوان گفته، این حادثه زمانی رخ داد که برای تماشای مراسم عرفانی عزلت گزینی این کاهن به همراه مادرش به معبد رفته بود.

این بزرگ یوگی ها تاکنون بیش از ۲۳۰ آشرام (عنوانی که به مراکز معنوی در هندوئیسم اطلاق می شود) در سراسر جهان راه اندازی کرده است که مبین قدرت این فرد است.
امروزه پدیدۀ جنسی و بی اخلاقی هایی از این قبیل  به مریدان در آئین هندوئیسم و بودیسم تبدیل به امر رایجی شده است.

پیش از این هم معروف ترین معلم بودایی ها پس از دالای لاما، به جرم آزار جنسی به شاگردانش خبر ساز شد. سوگیال رینپوچه ۷۱ ساله متهم شده بود که برای خود یک حرمسرا راه انداخته و از پیروان زن و دختر خود سوء استفاده کرده است.

در چین یک راهب بودایی به نام شی چنگ، دست کم ۶ راهبه را با وسوسه یا تهدید مجبور به رابطه جنسی کرده که آن ها درخواست او را انجام داده اند. وکلای شاکیان مدعی شدند که وی با استفاده از تکنیک های کنترل ذهن، پیروان خود را وادار به برقراری رابطه جنسی با خود می کرده است.

در ایالات متحده نیز جوشا ساساکی ۱۰۵ ساله !! که به عنوان مدرس هنرهای لئونارد کوهن شهرت دارد، مورد اتهام تلاش برای به ن در معابد موجود در این کشور به مدت ۵۰ سال قرار گرفته است.

این فرد حتی در کهولت سن هم نتوانسته خود را از انحرافات جنسی نجات دهد و عجیب این است که او برای عده ای در سراسر دنیا بزرگ شمرده شده و مکتب و روش آنها توسط سینمای هالیوودی تبلیغ می شود.

معلمان ارشد بودایی، با انتشار بیانیه ای اعتراف کردند که وی در بخش قابل توجهی از زندگی اش در ایالات متحده، دختران دانش آموز را مورد و سوء استفاده های جنسی قرار داده است.

با راه اندازی هشتگ اینترنتی در اروپا و ایالات متحده، توسط نی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته بودند و همچنین گسترش این هشتگ به آسیا، بسیاری از نی که در معابد بودائی و هندو مورد جنسی قرار گرفته بودند، اکنون جرات یافته و در حال افشاگری علیه رهبران مذهبی هستند.


رهپویان هدایتاعضای فرقه ضاله بهائیت برای اینکه تحجر و جمود فکری خویش را کتمان کنند، اغلب ژست روشنفکر به خود گرفته و سعی می کنند با اینگونه نمایش ها در صدد فریب افراد برآیند. تشکیلات بهائیت علی رغم خرج هزینه های بسیار زیادی که از اسرائیل و سایر کشورهای معاند تامین شده نتوانسته مقبولیتی در عموم کسب کند و از این رو معدود نفرات آن نیز در حال ریزش می باشند.

سرخوردگی حاصل از این شکست موجب شده تا بهائیان به ادبیات شبهه روشنفکر مآبانه روی بیاورند تا 200 سال جاسوسی و خیانت پیشگی سردمدارانشان را  کتمان کنند. با رجوع به نوشته های سردمداران بهائیت مانند باب و بها مشخص می گردد که ژست روشنفکری این مهره های وطن فروش تا چه اندازه پوچ و بی اساس می باشد.

به برخی از احکام ساختگی باب که امروزه بهائیان خانه ویران شده وی را کعبه قرار داده اند توجه کنید:

1-استعمال دارو برای مریض حرام است. (علی‌محمد باب، بیان فارسی، ایران: تکثیر محدود توسط محفل ایران، 133 بدیع، ص 286.)

2-هر فردی باید حداکثر هر دوازده یا چهارده روز یک‌بار، کل موهای بدن را بتراشد و تمام بدن را با حنا رنگ کند. ( علی‌محمد باب، بیان فارسی، ایران: تکثیر محدود توسط محفل ایران، 133 بدیع 313)

3-هر شخص بابی حق ندارد بیش از نوزده جلد کتاب داشته باشد و اگر تخلف کند، یک مثقال طلا باید جریمه بدهد.( علی‌محمد باب، بیان عربی، بی‌جا: بی‌تا، ص 26)

3-باب با توجه به شماره حروف نام خود و کلمه رب»، خود را رب الاعلی» نامید و ادعای ربوبیت و الوهیت کرد.(گلپایگانی، الفرائد، ص۴۰۲)

4-عدم جواز تدریس و تحصیل غیر از کتاب (بیان علی محمد باب؛ بیان فارسی؛ ص۱۳۰)

4-واجب است که هر نفسی برای وارثان خود، نوزده ورق کاغذ سفید لطیف، ارث باقی گذارد!( باب؛ بیان فارسی؛ ص۲۷۴)

5-تخم مرغ را قبل از آنکه بپزید، به جایی نزنید؛ چراکه آنچه درونش است ضایع می‌شود(اشاره به شکستن!) و خداوند تخم مرغ را روزی نقطه الاولی(باب) قرار داده است، شاید که سپاسگذار باشید (باب؛ بیان عربی؛ باب خامس بعد العشر، ص۴۲.)

6-هرگاه از پیروان، کسی به سلطنت رسید، احدی را غیر از مؤمنین (به باب) روی زمین نگذارند (باب؛ بیان فارسی؛ الباب السادس و العشر من الواحد السابع، ص۲۶۲.)

7-خرید و فروش صادرات خراسان حرام است. ( بیان فارسی صفحه ی 322 )

8-در فرقه باب تزویج دو خواهر در یک زمان و ازدواج خواهر و برادر جایز است چنانچه در کتاب هشت بهشت » که برای توضیح تاریخ بابیه نوشته شده، صفحه 9 می نویسد : ( از احکام نکاح ) اینکه جمع مابین اختین در شریعت بیان جائز است .

امروزه هر انسان عاقل و خردمندی از گفتن چنین یاوه هایی شرم دارد و جالب اینجاست که بهائیان با ژست روشنفکری کاذب سعی در تبلیغ و ترویج این اباطیل می کنند.


رهپویان هدایت: بررسی وضعیت دراویش گنابادی در این روزها، نشان می‌دهد که روز به روز میزان تفرقه و دشمنی آنها با یکدیگر بیشتر می شود. این اختلافات کینه توزانه در میان دراویش به قدری گسترده شده که حتی شخص نورعلی تابنده هم  در برنامه های خودش دچار سردر گمی شده و نمی داند چه کار باید بکند.

در روزهای پایانی هفته گذشته، نور علی تابنده برای درمان و معالجه مجبور به تر ک بیدخت به مقصد بیمارستان مهر تهران می شود. هنوز لحظاتی از خروج وی نگذشته بود که دراویش افراطی سیاه نمایی و انتشار شایعات را شروع کردند.

اخبار و تصاویر دروغین خود را با موضوعاتی مانند ترور بیولوژیکی، دستگیری شخص تابنده را میان دراویش بیچاره به صورت آشکار ازطریق فضای مجازی منتشر کردند و به گمان جاهلانه خودشان، پیش بینی یک کودتا  هم  در سر پرورانیدند.

 با انتشار خبر حضور سرزده مهندس جذبی از مشایخ و نمایندگان خمسه قطب، در بیدخت ، تهمت ها و نسبت های ناروایی از سوی دراویش به وی  داده شد که نظیر نداشت.

اینگونه بی احترامی و بی اعتمادی به مشایخ و روسای فرقه نعمه الهیه ، نشان دهنده قدرت پوشالی و تشریفاتی فرقه می باشد که در این ایام  تبعیت و اطاعت لازم فقرای بیچاره را تحت تاثیر خود قرارداده و تنزل جایگاه قطبیت فرقه را به دنبال داشته است.  

 گفتنی است  اقدامات موذیانه دراویش افراطی علاوه بر بیشتر شعله ور شدن آتش تفرقه و نفرت در میان دراویش، نشان می‌دهد حرف نورعلی تابنده در میان مریدان خریدار ندارد در واقع طریقت نعمت اللهیه اسیر دروایش افراطی شده است که مرام و مسلک آنها  بر خلاف رویه روسا و مشایخ این فرقه است.


رهپویان هدایت: جریان تبشیر که همواره از کلیساهای غیرقانونی و زیرزمینی موسوم به کلیسای خانگی” به عنوان یک فرصت بهره گرفته اکنون به این نتیجه رسیده که کلیساهای خانگی معظلی هستند که باید با آنها مقابله شود.

در همین راستا برخی مهره‌های جریان تبشیر به میدان آمده و رسما اعلام کرده اند که کلیسای خانگی ضد "کتاب مقدس" است و در جایی از کتاب مقدس نامی از آن نیامده است.

همچنین برخی دیگر اعتراف به رواج فساد در این کلیساها کرده و اعلام داشتند که "در کلیساهای خانگی، مشکلات و فسادها زیاد است، برخی از شبانهای کلیسای خانگی با استفاده از اهرم های فشاری که دارند، مانع از افشاگری می شوند که این یک آسیب بزرگ است".

بسیاری از سردمداران و مهره های شناخته شده جریان تبشیر اکنون به سخن آمده و رسما اعلام کرده اند که بیشتر این کلیساها توسط افرادی مدیریت می‌شود که از کم ترین اطلاعات الهیاتی نیز بهره نداشته و از این مجامع زیر زمینی به عنوان یک سکوی پرش استفاده می‌کنند.

شبانان کلیساهای خانگی بنا به اعترافات سردمداران جریان عده ای افراد سود جو و فرصت طلب هستند که از اعضا بیشترین سوء استفاده ها را کرده و موجب به انحراف کشیدن آنها می‌شوند، به گفته همین افراد از شبانان خانگی پروندهای فساد مالی و اخلاقی بسیاری حتی در خارج ایران به ویژه در ترکیه وجود دارد و این مجامع زیر زمینی تبدیل به یک تهدید برای مسیحیت شده اند.


خان ملک ساسانی در بررسی علت برخورد تند بلشویکها با بهائیان، به پیوند بهائیان با سفارت انگلیس و سازمان جاسوسی آنان، اینتلیجنس سرویس اشاره می کند  و می نویسد: بعد از جنگ بین المللی  اول که حکومت شوروی در روسیه برقرار شد، در عشق آباد که مرکز اجتماع و عملیات بهائیان بود  بالشویکها، درون مشرق الاذکار شبکه جاسوسی به نفع  انگلیسی ها کشف کرده و قریب یک صد نفر از وجوه بهائیان آن جا را معدوم ساختند.

رهپویان هدایت: پس از استقرار و تحکیم پایه های قیومیت انگلیس بر قدس شرف بود که در آوریل 1920، ژنرال آللنبی به همراه دستیارش ماژور تئودور پل به نمایندگی از دربار لندن به عباس افندی نشان سر و نشان شوالیه را داد.( کتاب قرن بدیع، جلد3 صفحه 298)

بهائیان در شوروی در مبارزه بین انقلابیون آن کشور با رژیم تزاری، به جاسوسی به نفع تزاری دست می زدند. این مسئله باعث شد تا دولت اتحاد جماهیر شوروی(زمان ریاست استالین) از سال 1307 ش/ 1928 م، به بعد، به ویژه در آستانه جنگ جهانی دوم یعنی سال های 1314-1307 ش/ 1928-1935 م، دست به تصرف مشرق الاذکار عشق آباد زده و آن را تبدیل به موزه نماید.

اتحاد جماهیر شوروی(اگرچه خود ابتدا سازنده بهائیت بود اما بعدها افسار آن فرقه به دست انگلیس افتاد) در سطح وسیعی به دستگیری و تبعید بهائیان به نقاط مختلف روسیه نظیر سیبری و بعضا ایران دست زده و اموال و کتب آنان را ضبط، مدارس و محافل آن ها را تعطیل و فعالیت های اجتماعی و تبلیغی شان را در عشق آباد و دیگر نقاط روسیه ممنوع نماید.(قرن بدیع، جلد 4 صفحات 124-125)

خان ملک ساسانی در بررسی علت برخورد تند بلشویکها با بهائیان، به پیوند بهائیان با سفارت انگلیس و سازمان جاسوسی آنان، اینتلیجنس سرویس اشاره می کند  و می نویسد: بعد از جنگ بین المللی  اول که حکومت شوروی در روسیه برقرار شد، در عشق آباد که مرکز اجتماع و عملیات بهائیان بود  بالشویکها، درون مشرق الاذکار شبکه جاسوسی به نفع  انگلیسی ها کشف کرده و قریب یک صد نفر از وجوه بهائیان آن جا را معدوم ساختند.(دست های شیطان، صفحه 141)

در حقیقت بهائیان در هر منطقه ای که پا بگذارند به دلیل فعالیت های تشکیلاتی و جاسوسانه ای که دارند موجب تفرقه و خرابی می گردند. شوروی که خود بنای کج این فرقه ضاله را گذاشت بعدها مجبور به برخورد و تعطیلی فعالیت های آن گردید و تا جایی پیش رفت که بسیاری از اعضای این فرقه را به دلیل خیانت و جاسوسی از دم تیغ گذرانید.


از نظر باورهای انحرافی دراویش ، به آن دسته از افرادی که در سیر و سلوک صوفیانه ، به شیخ و پیری معین انتساب نداشته و منازل سلوک را با توسل به ت رسول اکرم طی می کنند اویسی می گویند.

فرقه اویسیه با تفسیر غلط از  مساله نبوت و شفاعت ، برای حجیت بخشی به خود مطالب بی مایه ای را ابداع نموده  که نظیر آن را در سایر فرقه های صوفیه نیز مشاهده نمی شود.

برای نمونه  در مسئله شفاعت به مریدان القاء شده  اقطاب این سلسله دارای جواز شفاعت امت محمدی می باشند و این جواز را جناب اویس قرنی از مقام رسالت دریافت داشته و آن را به اقطاب بعدی منتقل نموده است. بعدها هم این مقام اختصاص به صلاح الدین عنقا پیدا کرد که از طرف پدرش به او منتقل گردید.

فرقه اویسیه در برنامه های خانقاهی خود اینگونه به مریدان خود القاء می کنند  که  جناب اویس قرنی بنیان گذار مکتب عرفان اسلامی است و از عشق صمیمانه و ارادت خالصانه اویس به حضرت محّمد (ص) تفاسیری خیالی و غلط ارائه می دهند.

برای رفع  تناقض عدم  ملاقات اویس با پیامبر اکرم(ص)  اینگونه توجیه می کنند : با وجود اینکه حضرت اویس هیچگاه ظاهرا با حضرت محّمد (ص) ملاقات نداشتند ولی تعلیمات مقدس پیامبر اکرم (ص) را از راه دل و به طریق باطنی دریافت نموده اند!! یکی از گفتارهای معروف حضرت اویس "علیک بقلبک"  می باشد . دل طریق وصول به ت و معرفت است. بنابراین تزکیه و صافی آن مورد اهمّیت و تعلیم همه عرفا است. در قرآن کریم بیش از دویست آیه به اهمّیت قلب برای معرفت وخودشناسی اشاره شده است .

 روسای فرقه اویسیه برای تایید مسلک فرقه ای خود همانند سایر فرقه های صوفیه دست به جعل حدیث زده و روایت ساختگی خود را به عنوان یک  حجیت شرعی ومذهبی به پیروان خود تفهیم می‌کنند. با چنین اقداماتی راه دریافت باطنی را برای مریدان خود باز می گذارند .

به دیگر سخن یک فرقه انحرافی با جعل حدیث و خلق  باور های ساختگی به راحتی مسلک انحرافی  خود را به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) نسبت داده و به زعم خود می پندارد که مقام ارزشمند شفاعت در روز قیامت را توانسته از آن خود بکند و زمینه انحراف و گمراهی مریدان خود را مهیا می‌کند.

گفتنی است این شیوه فرقه سازی و استفاده ابزاری کردن از تعالیم ارزشمند اسلامی، از خصایص بارز فرقه های صوفیه است و با این ترفند های عوام فریبانه خود به عنوان مسلمانان واقعی قلمداد می کنند.


مسیحیان تبشیری برای اینکه در مقام  پاسخ گویی به ایرادات فراوان موجود در کتاب مقدس قرار نگیرند هماره با روش فرار به جلو و پاک کردن صورت مسئله به طرح انتقادات و تخریب اسلام دست می یازند تا از این طریق اجازه ایجاد سوال و شبهه درباره مسیحیت و کتاب مقدس را ندهند.

متاسفانه نگاه پر گناه به بانوان و زن در کتاب مقدس از مباحثی است که به انحاء مختلف مطرح شده است اما باز هم این مسیحیت صهیونیستی تبشیری است که برای فرار از ماجرا مطالب بی سند و دروغین را درباره ن به اسلام نسبت می دهد.

در یکی از کتاب های مسیحی تبشیری در یکی از آثار تبشیری که با نگاه تحلیلی و تفسیری برخی از قسمت های کتاب مقدس درباره ن بررسی شده, نویسنده سعی دارد اشتباهات و زن ستیزی های کتاب مقدس را توجیه کند اما خود به بیراهه رفته و رسما اذعان می کند که آری این کتاب را نمی شود توجیه و تفسیر کرد.

تمام رویکرد و هدف این کتاب نشان دادن چهره ای موجه از ن در کتاب مقدس است ( خلاف آنچه در متن کتاب مقدس وجود دارد که ن – با عذرخواهی از بانوان – موجودات پرگناه، زیردست، همیشه پایین تر از مردان و هستند) اما با همین رویکرد هم باز هم نکاتی به چشم می خورد که بسیار موهن و عجیب است.

در این نوشتار فقط تصویر دو صفحه از دهها صفحه ای که می شود به آن پرداخت را از این کتاب انتخاب کرده ایم که در آن به جملاتی از کتاب مقدس اشاره دارد که نشان دهنده بی ارزش بودن زن در نگاه مسیحیت تبشیری است.

 این کتاب تبشیری در همان صفحات ابتدایی خود اشاره دارد که: اشتیاق و هوس چنان وجود او ـ حضرت حوا ـ را پرکرده بود که وسوسه کننده را نمی دید!!

 همین یک بند کافی است که بدانیم مسیحیت تبشری یکی از برترین ن عالم را به راحتی زنی با هوس های شیطانی و بدون کنترل ارده می داند! حال چطور می تواند برای دیگر بانوان عالم احترام قائل شود؟!

در چند سطر بعد نویسنده با استناد به کتاب مقدس اشاره می کند که: حوا ـ بخوانید حضرت حواـ نیز مانند شیطان کلام خدا را تغییر داد و.!!

این جسارت و این هجمه از توهین و افترا نسبت به مادر بشریت که او را تغییر دهنده دستورات و کلام خداوند و در کنار شیطان می خواند, اوج وقاحت و بی شرمی در مسیحیت تبشیری است!

در دیگر صفحات و سطور این کتاب نیز مطالب موهن اینچنین فراوان است که در مجالی فراخ‌تر به آن خواهیم پرداخت.


 

بر اساس اسناد، مستندات و شواهد گوناگون، بهائیت در بسیاری از کشورها، مخصوصا کشورهای عربی، برای تشکیلات جاسوسی موساد و به نفع اسرائیلیان به خبرچینی و جاسوسی و نوکری مشغول اند.

رهپویان هدایت: فرقه ضاله بهائیت به دنبال این است که از هر ابزار ممکن برای رسیدن به اهداف خائنانه خود استفاده کند. مدارس و مراکز علمی از مهمترین بسترهایی است که تشکیلات این فرقه ضاله برای رخنه در آن دندان تیز کرده و از این رو تشکیلات بهائیت در کمین فرصتی جهت حضور در این بسترها می باشد. در حقیقیت هدف بهائیان از رخنه در مراکز آموزشی، جدای از جذب افراد برای تشکیلات جاسوسی فرقه، یادگیری معلوماتی است که به واسطه آن بتوانند خود نیز فعالیت های بهتری را در این زمینه انجام دهند.

اصولا بهائیان هیچگاه بدون اهداف تشکیلاتی که نقشه آن توسط شورای بیت العدل واقع در اسرائیل ارائه می شود، کاری انجام نمی دهند. با توجه به این مبنا، تمام اقدامات مهره های این فرقه ضاله در جهت تقویت سرویس های جاسوسی بیگانه مخصوصا موساد انجام می شود.

اسماعیل رائین با توجه به اسنادی که ساواک به ناچار مجبور به ارائه آن شده بود می نویسد: نه تنها سران بهائیت در گذشته و هیات های محافل بهائی کنونی متفقا دولت اسرائیل و صهیونیزم جهانی را تایید و همراهی کرده و می کنند بلکه در بسیاری از نقاط جهان، به خصوص در کشورهای اسلامی و عرب، بهائیان متمایل  به جهودان و دولت اسرائیل  بوده و هستند.

در بسیاری از کشورها، مخصوصا کشورهای عربی، شنیده و دیده شده که بهائیان داخل در تشکیلات جاسوسی موساد شده و همه جا به نفع اسرائیلیان به خبرچینی و جاسوسی و نوکری مشغول اند.(انشعاب در بهائیت، اسماعیل رائین، صفحه 171)

مهره های وطن ستیز بهائیت که را مایه افتخار و شعار خویش قرار داده اند سعی دارند با راه اندازی هیاهوی رسانه ای از حمایت کشورهای معاند و متخاصم استفاده کرده و مهره های فاسد و جاسوس خود را در مراکز آموزشی وارد کنند. از آنجا که بی تعصبی نسبت به وطن از شروط اصلی و اولیه ورود به تشکیلات فرقه ضاله بهائیت می باشد، تنها هدف بهائیان از رخنه در مراکز آموزشی تقویت تشکیلات اداری واقع در اسرائیل می باشد و ممکن نیست یک بهائی برای کمک به ایران قدمی بردارد.

حسین فردوست در این باره می نویسد: در واقع، بهائیت این تصور را داشت که ایران همان ارض موعودی است که باید نصیب بهائیان شود و لذا برای تصرف مشاغل مهم ی در این کشور منعی نداشتند. بهائیانی که من دیدم واقعا احساس ایرانیت نداشتند و این کاملا محسوس بود و طبعا این افراد جاسوس بالفطره بودند.(ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد1، خاطرات حسین فردوست)

باید توجه داشت که بهائیان به دنبال فضاسازی و ایجاد جوی احساسی هستند تا با استفاده از این شگرد، ماهیت فرقه ای و جاسوسی خود را کتمان کنند. با این وصف واجب است که به هر نحو ممکن با طرح نفوذ فرقه ضاله بهائیت مخصوصا در مراکز آموزشی مقابله شود و نباید در تحت تاثیر فضاسازی های اندک پس مانده های این فرقه و حمایت اجانب(دشمنان ایران) اجازه رخنه به آنان داده شود. با توجه به بحث بی وطنی( نسبت به وطن و وطن ستیزی) که از باورهای اصلی بهائیان است نباید هزینه آموزشی کشور صرف این طیف گردد و آنان را برای خیانت به ایران تقویت نمود.


مسیحیت تبشیری به عنوان یک فرقه منشعب آز آیین پروتستان با ابداعات جعلی خود توانسته انحرافات عمیقی در بدنه دین مسیحیت وارد نماید. افسانه نجات نمونه ای ابداعات جعلی است که ساخته و پرداخته ذهنی شائول یهودی  یا همان پولس می باشد. 

رهپویان هدایت: این اشراف زاده یهودی معتقد بود که با گناه آدم، انسان­ها همه گناهکار شدند و بدین ترتیب گناه و مرگ به جهان آمد. این گناه با زاد و ولد بین انسان­ها اشاعه یافت و این جسم انسان است که عامل کسب و انتقال گناه است . عامل ورود گناه به جهان، آدم است.

گناه او گناه شخصی نیست لذا نزد او باقی نمی­ماند و به همه سرایت می­کند. چرا که او با این گناه جوهر انسان را فاسد کرد و بدین ترتیب انسان تحت سلطه گناه درآمد. انسان به سبب سرپیچی آدم گناهکار شد و به دلیل تبعیت از آدم ثانی (عیسی مسیح) از گناه پاک می­شود و جلال خدا را درک می­کند.

به نظر پولوس یهودی  اگر حضرت مسیح به صلیب کشیده نمی­شد جهان تحت سلطه گناه باقی می­ماند و انسان هرگز راهی به نجات نداشت، لذا برای نجات انسان باید یگانه پسر خدا قربانی می‌شد.

برای اطمینان بیشتر در کتاب مقدس می خوانیم که  تنها خدا می‌تواند ما را از گناه پاک کند و از تاوان گناه نجات دهد (دوم تیموتائوس 9:1؛ تیتوس 5:3). خدا چگونه نجات می‌دهد؟در آموزه‌ی نجات در مسیحیت، خدا ما را از طریق عیسی مسیح نجات داده است (انجیل یوحنا 17:3). به‌خصوص، نجات ما از طریق مرگ مسیح بر روی صلیب و رستاخیز او از دنیای مردگان، بدست آمد (رومیان 10:5؛ افسسیان 7:1). کتاب مقدس به روشنی به ما می‌گوید نجات هدیه باشکوه خداوند برای ما می‌باشد که سزاوار آن نیستیم (افسسیان 5:2، 8) و فقط از راه ایمان به عیسی مسیح در دسترس ما خواهد بود (اعمال 12:4)

گفتنی است افسانه نجات  چندین قرن بعد از عروج عیسی مسیح توسط  پدران کلیسا توسط کشیشان مسیحیت تبشیری رواج پیدا کرد با بررسی کتاب مقدس و منابع معتبر مسیحیت، به این تناقض بر می خوریم چرا عیسی مسیحی به صراحت در باره این موضوع مهم و حیاتی صحبتی نکرده است؟ 

چرا سالها بعد از عیسی مسیح فقط مسیحیت صهیونیستی به این مساله توجه می کند و افسانه نجات را در آموزهای مسیحیت تبشیری وارد می نماید؟

به تعبیر دیگر تمامی بشریت تا سال‌ها بعد از مصلوب شدن و عروج عیسی مسیح در گناه اولیه آدم ابوالبشر گرفتار بودند تا اینکه فرقه مسیحیت تبشیری این افسانه را ایجاد کرد و لکه ننگ گناه اولیه از دامن انسان ها پاک شد. به نظر می‌رسد این استدلال هم همانند استدلال های بی پاسخ گذشته بر دلایل بی اعتباری و جعلی بودن افسانه نجات افزوده است.



تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ جدید | موزیک ‌‌رضا‌1 عروس ایرانی آموزش زناشویی Anonymous آرتا الکتریک ذهن نوشت مریم قرعه کشی اینستاگرام | برنامه قرعه کشی کامنت اینستاگرام | مسابقه اینستاگرامی مطالبی در حوزه اقتصاد دانستی های ماشین لیفان ویکی فا